ابوالفضلابوالفضل، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 9 روز سن داره

ابوالفضل همه زندگی مامانی و بابایی

ماه رمضان

  عزیز دلم دیگه مرد شدی میتونی روی صندلی بشینی، غذا بخوری . شیرین کاریت ها که دیگه زبون زده همست اینجا خونه دایی رسول روی صندلی نشستی دختر خاله با دوربین موبایلش داره از تمام رفتارت عکس میندازه قربون خندهای شیرینت بشم   خاله نسرین حواستو با ماشین پرت میکنه نمیذاره کارمونو انجام بدیم     دستای خوشمزتو میخوری   ...
15 مرداد 1392

سفر بعدی

دومین سفر  با خاله معصومه رفتیم سرعین  شما کم کم داشتی با کمک بقیه مینشستی کیفیت عکس پایین ولی دلم نیومد این خنده نازتو نذارم عزیز دلم قربون خندت بشم     ...
15 مرداد 1392

اولین سفر پسر یکی یه دونم

17 اردیبهشت 90 بابایی تصمیم گرفته بود دوتا مناسبتو یعنی سالگرد ازدواجمونو و روز مادرو مشهد باشیم که اولین سفر شما شرع شد که شما 4 ماهت بود  اینجا چون شما نمیتونستی خودت وایستی مامانی نگهت داشته تا بابایی عکستو بندازه  اینجا شما کنار حرم امام رضا با لپ های قرمزت عکس انداختی   داری با حیوونای باغ وحش گپ میزنی       پسر ناز مامان اینجا دیگه کاملا مشخصه    ابوالفضل با خنده نازش داره رضایتشو از گردش توی باغ وحش اعلام میکنه   پسر گلم سفر مشهد با وجود تو لذت بخشتر شد ...
15 مرداد 1392